درباره وبلاگ

با سلام به وبلاگ من خوش آمدید. امیدوارم از مطالب متنوع این وبلاگ لذت ببرید...... فکر می کنی آدم کوچکی هستی؟ در حالی که دنیای یزرگی در درون توست.(علی (ع) .............................................................................. دوستان عزیز به وبلاگ من خوش اومدید. تو این وبلاگ هر چی دل تنگم خواسته نوشتم چون وقتی این وبلاگ روشروع کردم پشت کنکوری بودم اسم وبلاگم رو موفقیت گذاشتم و چون این اسم برام یادگاریه عوضش نکردم امیدوارم خوشتون بیاد
آخرین مطالب
پيوندها

تبادل لینک هوشمند
برای تبادل لینک  ابتدا ما را با عنوان موفقیت و آدرس movafagiyat.LXB.ir لینک نمایید سپس مشخصات لینک خود را در زیر نوشته . در صورت وجود لینک ما در سایت شما لینکتان به طور خودکار در سایت ما قرار میگیرد.





نويسندگان


Alternative content


98love ^ω^)

98love

98love

موفقیت
همه چی آآروومه....
دو شنبه 13 مرداد 1393برچسب:, :: 1:3 ::  نويسنده : شهردخت        

کل اسم های تو موبایلم رو به اسم تو تغییر دادم

حالا هرروز بهم زنگ میزنی

یکبار هم نه ، چند بار ، تازه تغییر صداهم میدی

من که میدونم تو هم دلت تنگ منه . . .

 

 



دو شنبه 13 مرداد 1393برچسب:, :: 1:46 ::  نويسنده : شهردخت        

تمـــام صفحـه هــای کاغــذ را از پـیـش رویــم بــردار

حـالــم بـه هـم مـی خــورد از ایــن همــه دروغ

کــه بـا ایــن واژه هـــا مــی ســازم

مــن از تمـــام دار دنیــا

تنهــا دلــم مـی خـواهـد بـا تــو در شبــی مهتــابــی

بـــه قــرص مــاه نگـاه کنـــم و

بــا چشــم هـای خیــس بــه تـــو بفـهـمــانــم

چقــدر تصـویــر تــوی زنــدگیــم دیــده ام

کــه بـــی تـــو

هیــــچ کـــدام

لـذتـــی بـرایـــم نـداشتـنـد. . .



دو شنبه 6 مرداد 1393برچسب:, :: 22:15 ::  نويسنده : شهردخت        

استشمام عطر خوش بوی عید فطر از پنجره ملکوتی رمضان گوارای وجود پاکتان

و صد شکر که این آمد و صد حیف که آن رفت...



شنبه 4 مرداد 1393برچسب:, :: 1:27 ::  نويسنده : شهردخت        

دهقان فداکار پیرشده!

چوپان دروغگوعزیز شده!

شنگول و منگول خودشون یه پاگرگ شدن!

کوکب حوصله مهمون نداره!

کبرا تصمیم گرفته دماغشوعمل کنه!

روباه و کلاغ دستشون تویه کاسست!

حسنک گوسفندارو ول کرده تویه شرکت آبدارچی شده!

آرش کمانگیر معتاد شده!

شیرین،خسرو و فرهادو پیچونده با دوست پسرش رفته اسکی!

رستم اسبشو فروخته یه موتور خریده و بااسفندیار میرن کیف قاپی!

واقعا چی به سر ایران و ایرانی اومده؟

 

 



شنبه 28 تير 1393برچسب:, :: 16:39 ::  نويسنده : شهردخت        



پنج شنبه 19 تير 1393برچسب:, :: 16:8 ::  نويسنده : شهردخت        



پنج شنبه 19 تير 1393برچسب:, :: 16:1 ::  نويسنده : شهردخت        
این اتاق به دوربین مداربسته مجهز است.
 
این کوچه به دوربین مداربسته مجهز است.
 
این شهر به دوربین مداربسته مجهز است.
 
این جهان به دوربین مداربسته مجهز است.
 
دگمه های پیراهنت ، بندهای کفشت ،
 
خودکار توی کیفت ،
 
خطوط روی سرانگشت هایت،
 
نفس هایت... به دوربین مداربسته مجهز است.
 
پیامبران همه گفتند. کاش به یقین برسیم


دو شنبه 16 تير 1398برچسب:, :: 19:44 ::  نويسنده : شهردخت        

خـــــ♥ـــدایا 

حكمت قدم هایی را كه برایم بر می داری آشكار كن

تا درهایی را كه به سویم می گشایی ندانسته نبندم

و درهای كه به رویم می بندی به اصرار نگشایم...



دو شنبه 16 تير 1393برچسب:, :: 19:42 ::  نويسنده : شهردخت        

بر روی بوم زندگی هر چیز میخواهی بکش

زیبا و زشتش پای توست٬

تقدیر را باور نکن!

 

تصویر اگر زیبا نبود٬

نقاش خوبی نیستی٬

از نو دوباره رسم کن٬

تصویر را باور نکن ...

خــ♥ـــــالق تو را شاد آفرید!

آزاد آزاد آفرید!

پرواز کن تا آرزو٬

زنجیر را باور نکن...!



دو شنبه 16 تير 1393برچسب:, :: 18:39 ::  نويسنده : شهردخت        

دیگه نگران نیستم.....

مکافات هر چه کرده بودم رو پس دادم....

حالا دیگه نوبت اونایی هست که باعث گریه ی من شدند....

چون به عدالت خدا شک ندارم....

 

 



چهار شنبه 16 اسفند 1391برچسب:, :: 22:30 ::  نويسنده : شهردخت        

آموخته ام که زندگی سخت است اما من از او سخت ترم



جمعه 8 اسفند 1391برچسب:, :: 23:51 ::  نويسنده : شهردخت        

وقتی با شکست روبرو می شوی
آن را به عنوان نشانه ای بپذیر که نشان می دهد
برنامه هایت کامل نبوده اند،
سپس از نو برنامه ریزی کن و
دوباره به سمت هدفت حرکت کن


 

 

 



جمعه 7 اسفند 1391برچسب:, :: 23:42 ::  نويسنده : شهردخت        



جمعه 4 اسفند 1391برچسب:, :: 23:37 ::  نويسنده : شهردخت        

 ایراد گرفتن وعیب جویی از دیگران بی فایده است و اگر به آن عادت کنید ممکن است به کارتان لطمه بزرگی وارد کند



 
 



جمعه 4 اسفند 1391برچسب:, :: 23:31 ::  نويسنده : شهردخت        

هر روزی که پایان می رسد آن را به کناری بگذار. آنچه در توانت بوده است را انجام داده ای؛ بعضی اشتباهات و کارهای احمقانه انجام شده اند؛ هرچه زودتر فراموششان کن. فردا روز جدیدی است، آن را با اشتیاق و امید شروع کن و درگیر افکار کهنه گذشته نشو

 



جمعه 6 اسفند 1391برچسب:, :: 23:28 ::  نويسنده : شهردخت        

اعتماد به خود در آنها زیاد است .برای خود احترام قایلند ,برای زندگی شور و شوق زیادی دارد و از زیباییهای حیات لذت میبرد. مایل است ناشناخته ها را بشناسد و به گشودن راز و رمزهای زندگی علاقه مند است .زندگی و حیات را نوعی معجزه می داند ,نه مایه ی زحمت و پریشانی . در تلاشهای خود پشتکار و استقامت نشان می دهد و اگر موانعی در راه او پیش آید,فعالیت و پشتکار او نیز شدت بیشتری پیدا میکند . می داند که خود او دنیای درونی اوست که سازنده ی شادی های زندگی اش میباشد و ازاین رو هیچگاه شادی, عشق ,احساس موفقیت و رضایت را اززندگی طلب نمیکند ,بلکه شخصا این احساسات و هیجان ها رابه زندگی عرضه می دارد .خسته شدن ,کسل بودن یا بی علاقه گی نسبت به زندگی را نمی شناسد. نسبت به زندگی غالبا سرشار از احساس لذت است . همه ی فعالیت ها و سرگرمی های زندگی مثل ورزش ,گردش ,پیاده روی ,خواندن شعرو کتاب و معاشرت را دوست دارد و بخشی از اوقات خود را صرف این فعالیتها میکند .



جمعه 5 اسفند 1391برچسب:, :: 23:20 ::  نويسنده : شهردخت        

رسیدن به خوشبختی با شتافتن به انجام کارهای خیر و اعمال شایسته میسر است .

امام علی(ع)-جلد 5-حدیث 8554 6

 

هرگاه تصمیم ودور اندیشی قرین هم شوند ,خوشبختی کامل شود .

امام علی(ع) –جلد5-حدیث 8572

خوشبخت کسی است که به یکی از دو چیز دسترسی دارد:کتاب خوب و یا دوستانی که اهل کتاب باشند

امام علی-(ع )جلد5-حدیث8591 8.



جمعه 4 اسفند 1391برچسب:, :: 23:15 ::  نويسنده : شهردخت        

خوشبختی سراغ کسی میرود که فرصت اندیشه درباره ی بدبختی را ندارد .
 
امام علی (ع)- -منتخب میزان الحکمه – حدیث 3020 2



پنج شنبه 19 بهمن 1391برچسب:, :: 15:35 ::  نويسنده : شهردخت        

یکی از راه های موفقیت اینه که برنا مه داشته باشیم

امام صادق علیه اسلام فرمودند:

"بی حیا بی ایمان است و بی برنامه بی چیز"



پنج شنبه 19 بهمن 1391برچسب:, :: 1:55 ::  نويسنده : شهردخت        

چرا جلد يك كتاب زيباتر از كتاب ورق خورده است؟

چرا انسان مرده محبوب تر از انسان زنده است؟

چرا همسر آينده تودل برو تر از همسر فعلي است؟

چرا آرزوها جذابتر از به وقوع پيوسته ها هستند؟

درحاليكه آنچه به كمك ما مي آيد آنها نيستند.

 



پنج شنبه 19 بهمن 1391برچسب:, :: 1:45 ::  نويسنده : شهردخت        

 

اگر تصمیم نگیری که چه آدمی باشی؛
آنگاه دیگران برای چگونه شدنت تصمیم خواهند گرفت...

 



پنج شنبه 19 بهمن 1391برچسب:, :: 1:40 ::  نويسنده : شهردخت        

 

ﻭﻗﺘﯽ ﯾﻪ ﺟﺰﻭﻩ ﺭﻭ ﻣﯿﺸﻪ ﺗﻮ ﯾﻪ ﺭﻭﺯ ﺧﻮﻧﺪ ﭘﺲ ﺣﺘﻤﺎ ﻣﯿﺸﻪ ﺗﻮ ﯾﻪ ﺭﻭﺯﻡ ﺩﺭﺱ

ﺩﺍﺩﻩ ﺷﻪ ﻭﻟﯽ ﻣﻦ ﻣﻮﻧﺪﻡ ﭼﺮﺍ ﯾﻪ ﺗﺮﻡ ﻣﯿﺮﯾﻢ ﺩﺍﻧﺸﮕﺎﻩ؟!

 

 



پنج شنبه 19 بهمن 1391برچسب:, :: 1:16 ::  نويسنده : شهردخت        

 


 

وقتایی که دیگه هیچ راهی به ذهنت نمیرسه؛
روتو به آسمون کن و بگو: سپردمش به خودت
آره، زندگیت رو بسپر به خودش،
تجربه نشون داده که ضرر نمی‌کنی...

 

 

 



چهار شنبه 18 بهمن 1391برچسب:, :: 1:10 ::  نويسنده : شهردخت        

سلام عمريست كه در كوى دل آرام گدائيم/اما نه گدايى كه به هر خانه درآئيم/تنهابه در ميكده ى دوست مقيميم/جز درگه اين دوست درى را نگشاییم..



یک شنبه 15 بهمن 1388برچسب:, :: 2:1 ::  نويسنده : شهردخت        
مردم اغلب بی انصاف ، بی منطق و خود محورند ، ولی آنان را ببخش
اگر مهربان باشی تو را به داشتن انگیزه های پنهان متهم می کنند ، ولی مهربان باش
اگر شریف و درستکار باشی فریبت می دهند ، ولی شریف و درستکار باش
نیکی های درونت را فراموش می کنند ، ولی نیکوکار باش
بهترین های خود را به دنیا ببخش حتی اگر هیچ گاه کافی نباشد.
ودر نهایت می بینی هر آنچه هست
همواره میانتو و خداونداست نه میانتو و مردم” .
 

 



چهار شنبه 5 دی 1391برچسب:, :: 21:21 ::  نويسنده : شهردخت        

یادش بخیر وقتی سر کلاس حوصله درس رو نداشتیم، الکی مداد رو بهانه میکردیم بلند میشدیم میرفتیم گوشه کلاس دم سطل آشغال که بتراشیم!!!



چهار شنبه 10 دی 1391برچسب:, :: 1:7 ::  نويسنده : شهردخت        

با کلامی می شود اعجاز کرد
با کلامی تلخ و تند
می شود ناساز گاری ساز کرد
خنده ها را گريه کرد
رشته ی پيوندها را پاره کرد
با کلامی مهربان چون سر انگشت نسيم
می شود هر عقده ای را باز کرد
رشته های پاره را پيوند زد
دوستی آغاز کرد
با کلامی می شود اعجاز کرد



چهار شنبه 8 دی 1391برچسب:, :: 1:5 ::  نويسنده : شهردخت        

برای انسانهای بزرگ٬ بن بست وجود نداره. چون براین باورند که:
یا راهی خواهم رفت
یا راهی خواهم ساخت.



چهار شنبه 5 دی 1391برچسب:, :: 20:4 ::  نويسنده : شهردخت        

سرمشقهاي آب بابا يادمان رفت
رسم نوشتن با قلمها يادمان رفت
گل كردن لبخند هاي همكلاسي
در يك نگاه ساده حتي يادمان رفت
ترس از معلم،حل تمرين،پاي تخته
آن روزهاي بي كلك يادمان رفت
راه فرار از مشقهاي زنگ اول اي
واي ننوشتيم آقا يادمان رفت
آن روزها راآنقدر شوخي گرفتيم
جديت تصميم كبري يادمان رفت
شعرخداي مهربان را حفظ كرديم
يادش بخيراما خدا را يادمان رفت
در گوشمان خواندند رسم آدميت
آن حرفها را زود اما يادمان رفت
فردا چه كاره مي شوي؟
موضوع انشا
ساده نوشتيم آنقدرتا يادمان رفت
ديروز تكليف آب بابا بود و خط خورد
تكليف فردا نان و بابا يادمان رفت




چهار شنبه 7 دی 1391برچسب:, :: 8:17 ::  نويسنده : شهردخت        

یه روزی توی یه دانشگاه دانشجویی به استادش گفت:استاد اگر شما خدا را به من نشان بدهید
عبادتش می کنم تا وقتی خدا را نبینم اورا عبادت نمی کنم. استادبه انتهای کلاس رفت وبه آن
دانشجو گفت : آیا مرا می بینی؟ دانشجو پاسخ داد: نه استاد وقتی پشت من به شما باشد
مسلما شما را نمی بینم. استاد کنار او رفت نگاهی به او کرد وگفت:
تا وقتی به خدا پشت کرده باشی او را نخواهی دید. آن استاد کسی نبود جز علامه جعفری به امید ظهور...



سه شنبه 30 آذر 1391برچسب:, :: 9:44 ::  نويسنده : شهردخت        

موفقیت در این نیست که چه چیزی در پیش رو داریم، موفقیت در این است که چه چیزی در پشت سر به جا می گذاریم.
کریس ماسگرو

 

 



سه شنبه 28 آذر 1391برچسب:, :: 20:35 ::  نويسنده : شهردخت        

از دست دادن امیدی پوچ و محال، خود موفقیت و پیشرفتی بزرگ است.
شکسپیر



شنبه 25 آذر 1391برچسب:, :: 1:33 ::  نويسنده : شهردخت        

یك روز صبح به همراه یكی از دوستان آرژانتینی ام در بیابان «موجاوه» قدم می زدیم كه چیزی را دیدیم كه در افق می درخشید. هرچند مقصود ما رفتن به یك «دره» بود، برای دیدن آن چه آن درخشش را از خود باز می تاباند، مسیر خود را تغییر دادیم. تقریباً یك ساعت در زیر خورشیدی كه مدام گرم تر می شد راه رفتیم و تنها هنگامی كه به آن رسیدیم توانستیم كشف كنیم كه چیست. یك بطری نوشابه خالی بود. غبار صحرایی در درونش متبلور شده بود.
از آن جا كه بیابان بسیار گرم تر از یك ساعت قبل شده بود، تصمیم گرفتیم دیگر به سمت «دره» نرویم. به هنگام بازگشت فكر كردم چند بار به خاطر درخشش كاذب راهی دیگر، از پیمودن راه خود باز مانده ایم؟
اما باز فكر كردم: اگر به سمت آن بطری نمی رفتیم چطور می فهمیدیم فقط درخششی كاذب است؟

«پائولو كوئیلو»

پس نتیجه می گیریم كه هر شكست لااقل این فایده را دارد، كه انسان یكی از راههایی را كه به شكست منتهی می شود می شناسد

 



شنبه 25 آذر 1391برچسب:, :: 1:28 ::  نويسنده : شهردخت        

زندگي زيباست ، طبيعت سرسبز زيباست ، درخشش ستارگان زيباست ...ولي اينها به  تنهايي زيبا نيستند زندگي زيباست چون مرگ  انسان را به ياد خوب زندگي کردن مي اندازد ، طبيعت سرسبز زيباست چون بيابان انسان را به ياد سرسبزي و نشاط مي اندازد ، درخشش ستارگان زيباست چون آسمان پور دود انسان را به ياد شبهاي پر ستاره مي اندازد ... ولي از همه اينها زيبا تر تلاش است . چون انسان را براي رسيدن به زيبايي ها به حرکت در مي آورد ، پس زشت بايد باشد تا زيبايي در ذهن آدمي معني پيدا کند و هدفي باشد براي آدمي تا با تلاش خود به زيبايي ها برسد

زيبايي که قسمتي از وجود آدمي است .

 

 



جمعه 24 آذر 1391برچسب:, :: 23:35 ::  نويسنده : شهردخت        


آدم ها را بدون اینکه به وجودشان نیاز داشته باشی دوست بدار و

محبت کن … !

کاری که خدا با تو می کند



پنج شنبه 23 آذر 1391برچسب:, :: 1:34 ::  نويسنده : شهردخت        

دیگر کمتر اشک میریزم

دارم بزرگ میشوم

یاسنگ

خدا میداند...



پنج شنبه 23 آذر 1391برچسب:, :: 1:23 ::  نويسنده : شهردخت        

هنوزهم گاهي دلتنگ ميشوم نه براي تو براي كسي كه فكرميكردم تويي



دو شنبه 20 آذر 1391برچسب:, :: 22:54 ::  نويسنده : شهردخت        

یکروز وقتى کارمندان به اداره رسيدند، اطلاعيه بزرگى رادر تابلوى اعلانات ديدند که روى آن نوشته شده بود :

«
ديروز فردى که مانع پيشرفت شما در اين اداره بود درگذشت. شما را به شرکت در مراسم تشييع جنازه که ساعت ١٠ در سالن اجتماعات برگزار مى‌شود دعوت مى‌کنيم در ابتدا، همه از دريافت خبر مرگ يکى از همکارانشان ناراحت مى‌شدند امّا پس از مدتى، کنجکاو مى‌شدند که بدانند کسى که مانع پيشرفت آن‌ها در اداره مى‌شده که بوده است . اين کنجکاوى، تقريباً تمام کارمندان را ساعت١٠ به سالن اجتماعات کشاند. رفته رفته که جمعيت زياد مى‌شد هيجان هم بالا مى‌رفت. همه پيش خود فکر مى‌کردند: «اين فرد چه کسى بود که مانع پيشرفت ما در اداره بود؟ به هر حال خوب شد که مرد کارمندان در صفى قرار گرفتند و يکى يکى نزديک تابوت مى‌رفتند و وقتى به درون تابوت نگاه مى‌کردند ناگهان خشکشان مى‌زد و زبانشان بند مى‌آمد . آينه‌اى درون تابوت قرار داده شده بود و هر کس به درون تابوت نگاه مى‌کرد، تصوير خود را مى‌ديد. نوشته‌اى نيز بدين مضمون در کنار آينه بود :

«
تنها يک نفر وجود دارد که مى‌تواند مانع رشد شما شود و او هم کسى نيست جزخود شما. شما تنها کسى هستيد که مى‌توانيد زندگى‌تان را متحوّل کنيد. شما تنها کسى هستيد که مى‌توانيد بر روى شادى‌ها، تصورات و موفقيت‌هايتان اثر گذار باشيد. شما تنها کسى هستيد که مى‌توانيد به خودتان کمک کنيد .



چهار شنبه 8 آذر 1391برچسب:, :: 22:19 ::  نويسنده : شهردخت        

قلبها دریچه نفوذند و آنکه صادقانه نفوذ کند پایدارترین مهمان است….!
امام علی (ع)



چهار شنبه 8 آذر 1391برچسب:, :: 22:17 ::  نويسنده : شهردخت        

اگه یه روز بری سفر، بری ز پیشم بی خبر
اسیر رویاها میشم،دوباره باز تنها می شم

به شب میگم پیشم بمونه،به باد میگم تا صبح بخونه
بخونه از دیار یاری،چرا میری تنهام میذاری؟

اگه فراموشم کنی،ترک آغوشم کنی
پرنده دریا میشم ،تو چنگ موج رها می شم

به دل میگم خاموش بمونه،میرم که هرکسی بدونه
می رم به سوی اون دیاری که توش منو تنها نذاری

اگه یه روزی نام تو ،تو گوش من صدا کنه
دوباره باز غمت بیاد که منو مبتلا کنه

به دل میگم کاریش نباشه بذاره درد تو دوا شه
بره توی تموم جونم،که باز برات آواز بخونه


 

 



صفحه قبل 1 2 3 4 5 ... 6 صفحه بعد